به کجا چنین شتابان؟؟؟
ستاد استقبال دانشگاهی -ستاد استقبال دانشجویی- پوستر! خاطره! ایستگاه صلواتی ..... دانشگاه در انتظار دیدار مثل این می ماند که سکه ای را در هوا پرتاپ کنی وان در انوار خورشید درخششی کوتاه کند. یک لحظه در اسمان نگاهمان تلا لویی از خورشید را دیدن! چند سال است درس می خوانی ؟! می ایی و میروی ؟! کارهایت مثل سکه های پرتاب شده در اسمان است یا نه؟! این سکه ها وقتی به زمین می افتند نگاهی بهشان می اندازی و.... امدن و رفتن ! چه چیز مانده است در این چند سال برای تو... نمی گویم چه چیز برای دیگران گذاشته ای... برای خودت برای مانده وجودت؟! تا چند روز دیگر رهبرت می اید ... ولی ات .. .اقایت ... از او چه چیز برای خودت نگاه می داری؟! سکه های او چقدر در اسمان وجود تو یا دیگران می ماند ..؟ دیدار برای چه؟؟؟